اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 963

1. من از محرومی خود یا زرشک محرمان سوزم

2. ز غمهای تو میرم یا ز طعن بی غمان سوزم

3. ز بس داغ دل خود و سوز درون همنشینانم

4. نسوزم بهر خود چندانکه بهر همدمان سوزم

5. زکات حسنت ای یوسف نگاهی سوی من میکن

6. مهل کز حسرت وصل تو چون بیدر همان سوزم

7. چرا حور و پری خود را مقابل با تو میسازند

8. چه نا انصافیست این، وه کزین نامحرمان سوزم

9. ز مغز استخوان اهلی چو شمعم مرهم داغ است

10. وزین مرهم بداغ حسرت بیمرهمان سوزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر
* راست چون عارض گلبوی عرق کردهٔ یار
شعر کامل
سعدی
* ای چنگ پرده‌های سپاهانم آرزوست
* وی نای ناله خوش سوزانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
* محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند
شعر کامل
حافظ