اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 964

1. اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم

2. وگر سرم سر تسلیم بر زمین دارم

3. نعیم جنت و عیش جهان کمست بهم

4. من از توهم آن دارم و هم این دارم

5. گرم فرشته چو آدم کند سجود رواست

6. که خاکپای تو از سجده بر جبین دارم

7. مکش چو صید تو گشتم کز ابروی خوبان

8. کمان فتنه ز هر گوشه در کمین دارم

9. شب سیاه غمت گر کند سگت ره گم

10. چراغ در رهش از آه آتشین دارم

11. وصال دوست دهد صدهزار ساله مراد

12. نظر بدوست من از عقل دوربین دارم

13. به اشک من چه کنی عرض چشم تر اهلی

14. که خرمنم من و صد چون تو خوشه چین دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* دل گم کرده در این شهر نه من می‌جویم
* هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
شعر کامل
سعدی
* یا وفا خود نبود در عالم
* یا مگر کس در این زمانه نکرد
شعر کامل
سعدی