اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 970

1. از داغ می اگرچه در آتش چو لاله ام

2. باری چو لاله سوخته یک پیاله ام

3. من خود چه اختیار به می داشتی و جام

4. گر پیر ره پیاله نکردی حواله ام

5. پیری بسال نیست بمعنی بود یقین

6. پیرم من و مرید شراب دو ساله ام

7. شادم ز خوان وصل بسنگی که میخورم

8. یعنی سگ بتان نه ز بهر نواله ام

9. اهلی بگوش غیر فغانم کجا رسد

10. هم او که زخم زد شنود آه و ناله ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگو به خازن جنت که خاک این مجلس
* به تحفه بر سوی فردوس و عود مجمر کن
شعر کامل
حافظ
* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* فارغی از قدر جوانی که چیست
* تا نشوی پیر ندانی که چیست
شعر کامل
نظامی