اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 971

1. خوش آنکه مست بروی تو دیده باز کنم

2. بخاک افتم و صد سجده نیاز کنم

3. شبی بخلوت تاریک من بود یارب

4. که همچو شمع درآیی و در فراز کنم

5. کرشمه یی کن و جامی بیار ای ساقی

6. مرا بطاعت و تقوی مهل که ناز کنم

7. تو آب خضری و من تشنه این کنایت بس

8. چه حاجتست که دیگر سخن دراز کنم

9. مجال سجده نمی یابم از نظاره تو

10. تو خود بگو که من مست چون نماز کنم

11. ز عشق نیست مرا چاره یی جز این اهلی

12. که ترک چاره کنم رو بچاره ساز کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
* تا چشم بند مردم دوران کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* خدت زلف و رخ کند از پی سنبل و سمن
* شانه در آن مربعی، آینه در مدوری
شعر کامل
خاقانی
* خیال روی تو بیخ امید بنشاندست
* بلای عشق تو بنیاد صبر برکند است
شعر کامل
سعدی