امیر معزی_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 425

1. ای روزگار ساخته آموزگار تو

2. روز جهان برآمده در روزگار تو

3. تو شهریار و خسرو خلق زمانه‌ای

4. واندر زمانه نیست کسی شهریار تو

5. کار زمانه ساخته کردی به عدل خویش

6. وایزد به فضل ساخته کردست کار تو

7. در زینهار خالق هفت آسمان تویی

8. خلق زمین به عدل تو در زینهار تو

9. صا‌حبقران ملک تویی در تبار خویش

10. داود همچنان بود اندر تبار تو

11. سعد‌ین را مقابله بوده است بر فلک

12. روزی‌که آفرید تورا کردگار تو

13. فغفور چین پیاده به خدمت دوان شود

14. گر بگذرد به‌کشور چین یک سوار تو

15. ای چون علی و تیغ تو مانند ذوالفقار

16. دشمن به باد داده سر از ذوالفقار تو

17. هرگه ‌که آفتاب تو را بیند ای ملک

18. خواهد که اوفتد ز فلک درکنار تو

19. گر بگذری به‌ جانب دریا شهنشها

20. دریا خجل شود زکف بَدره بار تو

21. در ملت و شریعت پیغمبر خدای

22. نخجیر شد حلال زبهر شکار تو

23. شاهان بر انتظار شکارند خسروا

24. باشد شکار تو همه بر انتظار تو

25. از آرزوی آنکه یکی را کنی شکار

26. نخجیر برکشد رده بر رهگذار تو

27. از روزه آنچه رفت تو را بود حق‌گزار

28. باقی بود موافق و خدمتگزار تو

29. زانجا که دین توست ز هر مه‌ که نو شود

30. پیوسته ماه روزه بود اختیار تو

31. تا چرخ را همیشه مدار است بر مدر

32. جز بر سریر ملک مبادا مدار تو

33. مداح تو معزّی و راوی شکر لبان

34. تو یار بندگان و خداوند یار تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس
* نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
* گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
شعر کامل
حافظ
* گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
* بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی