شمارهٔ 13
1. امروز بتم تیغ جفا آخته دارد
2. خون دلم از دیده برون تاخته دارد
3. او را دلم آرامگه است و عجب این است
4. کارامگه خویش برانداخته دارد
5. صد مشعله از عشق برافروخته دارم
6. تا صد علم از حسن برافراخته دارد
7. جانم ببرد گر ز پی نرد بتازد
8. زیرا که ااز آغاز تو را باخته دارد
9. صد سلسله دارد ز شبه ساخته برسیم
10. وان سلسله گویی که مرا ساخته دارد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده