امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 31

1. از غم عشقت نگارا دیده پرخون‌کرده‌ام

2. تا رخ و عارض زخون دیده گلگون کرده‌ام

3. ای بسا شبها که من از آرزوی روی تو

4. از سرشک دیده کویت را چو جیحون ‌کرده‌ام

5. خون من خواهی‌که ریزی بی‌گناهان هر زمان

6. تو چه پنداری که من در عاشقی چون‌ کرده‌ام

7. دوش وقت نیمشب پیش خدا از جورتو

8. صدهزار افغان و فریاد از تو افزون کرده‌ام

9. تا غم عشق تو اندر طبع من محکم شدست

10. مهر روی دیگران از طبع بیرون کرده‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر من از عهدت بگردم ناجوانمردم نه مردم
* عاشق صادق نباشد کز ملامت سر بخارد
شعر کامل
سعدی
* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی