امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 5

1. ز عشق لاف تو ای پیر فوطه پوش خطاست

2. که عشق و فوطه و پیری بهم نیاید راست

3. تو را که هست دو عارض سپید و جامه‌ کبود

4. دلت سیاه و رخت زرد و اشک سرخ چراست

5. تو را به عشق همه راستگوی نشناسند

6. و گرچه بر تو اثرهای عاشقی پیداست

7. مگر که بشکنی از بهر عشق توبه و نذر

8. که نذر و توبه شکستن ز بهر عشق رواست

9. سخن ز رَحل مگوی و ز رَطل ‌گوی سخن

10. که عاشقی و به ‌دست تو رطل باده سزاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری
* همدم خود شو که حبیب خودی
* چاره خود کن که طبیب خودی
شعر کامل
رهی معیری
* هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
* سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
شعر کامل
حافظ