امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1044

1. دلدار مرا بهره بجز غم نفرستاد

2. بر درد دل سوخته مرهم نفرستاد

3. چندین شب غم رفت که مهتاب جمالش

4. نوری به سوی زاویه غم نفرستاد

5. عمرم به سر آورد به امید می وصل

6. شربت که گه مرگ بود هم نفرستاد

7. ماییم و سر جوش جگر، جام لبالب

8. کز بزم وفا رطل دمادم نفرستاد

9. دی نرم تری گفت سخن، تیر عتابش

10. از سینه گذاشت، ار چه که محکم نفرستاد

11. لعلش که عطا کرد به شاهان در و یاقوت

12. در یوزه درویش مسلم نفرستاد

13. یک خنده نکرد از پی جان داری بیمار

14. گرینده کسی نیز به ماتم نفرستاد

15. شادم به جگر سوزی هجرانش که باری

16. این مایه ز اقبال خودم کم نفرستاد

17. بویی به صبا ده که شده لنگر خسرو

18. تا باد برونش از حد عالم نفرستاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
* پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
شعر کامل
سعدی
* سلطان صفت همی‌رود و صد هزار دل
* با او چنان که در پی سلطان رود سپاه
شعر کامل
سعدی
* بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
* که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
شعر کامل
حافظ