امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1067

1. مهری که بود با منت، آن گوییا نبود

2. آن پرسش زمان به زمان گوییا نبود

3. نامم که برده ای و نشانم که داده ای

4. زان روزگار نام و نشان گوییا نبود

5. در گلشنی که با گل و مل بوده ایم خوش

6. آمد خزان و بویی ازان گوییا نبود

7. اول که دیدمت ز سیه رویی آن نفس

8. گوییا نشستم دل و جان گوییا نبود

9. یادی مکن به مردمی از بنده، پیش ازان

10. گویند مردمان که فلان گوییا نبود

11. دی ناگهانش دیدم و رفتم که بنگرم

12. در پیش دیده نگران گوییا نبود

13. صد قصه داشت خسرو مسکین ز درد خویش

14. چون پیش او رسید زبان گوییا نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین پرشور از ان کان ملاحت گر جهان گردد
* رگ تلخی درین بستان به بادامی نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* شعرها پیشت چنان باشد که از شهر حجاز
* با یکی خرما کسی هجرت کند سوی هجر
شعر کامل
سنایی
* بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
* دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
شعر کامل
سعدی