امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1128

1. خیال دوست به چشم من اندر آمد باز

2. هوای عشق دگر باره در سر آمد باز

3. کشیده غمزه او لشکر و ولایت صبر

4. خراب کرد که غوغای کافر آمد باز

5. سبک سوار من از کوی فتنه سر بر کرد

6. فغان به شهر، تظلم به داور آمد باز

7. کبوتری بدم از چنگ باز رسته، دریغ

8. که چنگ باز به پای کبوتر آمد باز

9. جز آب دیده نشوید غبار سینه، کنون

10. که خیل غمزه به صحرای دل در آمد باز

11. بسوز خسرو اگر بخت سایه ات نکند

12. که آفتاب حوادث برابر آمد باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
* جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
شعر کامل
سعدی
* دل یکرنگ در غمخانه دنیا نمی باشد
* درین بستان گلی غیر از گل رعنا نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی‌دل گمان مبر که نصیحت کند قبول
* من گوش استماع ندارم لمن یقول
شعر کامل
سعدی