امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1143

1. مرا کاری ست مشکل با دل خویش

2. که گفتن می نیارم مشکل خویش

3. خیالت داند و چشم من و غم

4. که هر شب در چه کارم با دل خویش؟

5. ز واپس ماندگان یادی کن آخر

6. چه رانی تند، جانا، محمل خویش؟

7. مرا در اولین منزل ره افتاد

8. ترا خوش باد راه و منزل خویش

9. نه من زان گونه در دریا فتادم

10. که آید کشتنم در ساحل خویش

11. چه فرصتها که گم کردم درین راه؟

12. ز بخت خوابناک غافل خویش

13. کم از جولانی آخر در ره ما؟

14. چه خسرو خاک کرد آب و گل خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
* مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند
شعر کامل
حافظ
* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
* دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
شعر کامل
سعدی