امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1182

1. گر، ای نسیم، ترا ره دهنده در حرمش

2. ببوسی از من خاکی نشانه قدمش

3. بخوان به حضرت او زینهار از سر سوز

4. تحیتی که نوشتم، همه به خون رقمش

5. ز بعد عرض تحیت اگر به ما برسد

6. غریب تا نشماری ز غایت کرمش

7. میان دلبر و دل حاجت رسالت نیست

8. ولیک هم بنوشتیم ماجرای غمش

9. به تشنگان بیابان بحر باز رسان

10. که آب خضر نیابی ز رشحه قلمش

11. طراز زر نبود زیب جامه عشاق

12. بر آستین بود از داغ عاشقی علمش

13. ز خون دیده خسرو عجب مدار که خلق

14. به جای نقل جگر می دهند دمبدمش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد حرف غم نوشتم در دل چو نامه و انرا
* خواهم فگند سویش همراهِ تیر آهی
شعر کامل
جامی
* دست وفا در کمر عهد کن
* تا نشوی عهدشکن جهدکن
شعر کامل
نظامی
* رنگ عاشق چو زعفران باشد
* هرکه عاشق بود چنان باشد
شعر کامل
انوری