امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1191

1. رفت دل، نیست روشنم حالش

2. برو، ای جان، تو هم به دنبالش

3. من بدینسان که حال خود بینم

4. نبرم جان ز چشم اقبالش

5. چه خبر شهسوار رعنا را؟

6. که صف مورد گشت پامالش

7. هر که از شمع سوخت پروانه

8. کاتش دل فتاد در بالش

9. دل شناسد که چیست حالت عشق

10. نیست عقل حکیم دلالش

11. هر که بر حال عاشقان خندد

12. گریه واجب است بر حالش

13. من مسکین نه مرد درد توام

14. کوه البرز و پشه حمالش

15. در چه آن دم فتاد دل کامد

16. سوره یوسف از رخت فالش

17. چه درازست بین غم خسرو

18. که رود بی تو هر شبی سالش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهشتی روی من دارد به سویم گوشۀ چشمی
* ز نعمتهای جنّت قسمتم گردیده، بادامی
شعر کامل
حزین لاهیجی
* چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟
* اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
شعر کامل
صائب تبریزی
* شکر خدا که مرد به ناکامی و ندید
* مرگ مرا که می‌طلبد از خدا رقیب
شعر کامل
هاتف اصفهانی