امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1204

1. دیده را زان سبزه نو رسته نوروزی ببخش

2. سینه را زان غمزه خون خواره دلدوزی ببخش

3. یک طرف بنما ز روی و یک گره بگشا ز زلف

4. مرده ام، از زندگانی یک شبانروزی ببخش

5. از پس سالی نمودی رو، مکش تا بنگرم

6. ور حقیقت خواهیم کشتن، یک امروزی ببخش

7. خامی آن کس که دید آن روی چون آتش نسوخت

8. یارب، افسرده دلان را در جگر سوزی ببخش

9. گر بد آموزی کند چشمت که بستان جان خلق

10. جان خسرو را علی الرغم بدآموزی ببخش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی