امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1249

1. تو سر مستی و من عاشق، بیا تا با تو در غلتم

2. ز دست لعل تو تا چند در خون جگر غلتم

3. بغلتم هر زمان در زیر پایت باز برخیزم

4. چو رویت بنگرم بار دگر از پای در غلتم

5. چنان گشته ست حال عیش من از تلخی هجران

6. مگس بر من نیارد شست، اگر اندر شکر غلتم

7. سرشکم گفت در وقتی که می غلتید بر رویم

8. چو مروارید غلتانم که بر بالای زر غلتم

9. به کار عیش در خون دو چشم خویش می غلتم

10. چه بهتر زان بود خسرو که در کار دگر غلتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر
* هر روز پریشان نتوان کرد سپه را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* همدم خود شو که حبیب خودی
* چاره خود کن که طبیب خودی
شعر کامل
رهی معیری
* دوری راه تو صائب ز گرانباری هاست
* بار از خویش بینداز که منزل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی