امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1307

1. زان غمزه خونخوار جان افگار خوش می آیدم

2. ناخوش بود زخم نهان، زان یار خوش می آیدم

3. ای آنکه بر درد دلم تدبیر درمان می کنی

4. بگذار کاین دل همچنین افگار خوش می آیدم

5. شاهدپرستم خوانده ای، ای زاهد و منکر نیم

6. پنهان چه دارم پیش تو، این کار خوش می آیدم

7. تسبیح و زهد، ای پارسا، دانم که خوش باشد،ولی

8. گر راست می پرسی ز من زنار خوش می آیدم

9. افتادم اندر راه تو، تا خاک گردم زودتر

10. وان پای نازک، چون کنم، رفتار خوش می آیدم

11. گفتی «دو چشم و دو لبم، زینها کدام آید خوشت؟»

12. خوردند اگر چه خون من، هر چار خوش می آیدم

13. از گریه من خار رهت اندر سر کویت، کنون

14. از دیده رفتن سوی تو بر خار خوش می آیدم

15. بر باد رویت روی گل می بینم و خون می خورم

16. خلقی چنان داند مگر گلزار خوش می آیدم

17. خسرو، چه خواندی ذکر او، یک بار دیگر خوش بود

18. می گو که یاد آن صنم هر بار خوش می آیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
* جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است
شعر کامل
حافظ
* دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
* خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
شعر کامل
حافظ
* دل چو بیناست، چه غم دیده اگر نابیناست؟
* خانه آینه را روشنی از روزن نیست
شعر کامل
صائب تبریزی