امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1323

1. ملکت عشق ملک شد از کرم الهیم

2. پشت من و پلاس غم اینست قبای شاهیم

3. قاضی شهرم ار کشد، بهر وطن روا بود

4. خاصه که آب دیدگان داد به خون گواهیم

5. شد سیهم ز عشق رو، گریه در او از آن کنم

6. گریه چه سود، چون ز رخ شسته نشد سیاهیم

7. چند به ناز خفتنت، وه که مباد ناگهان

8. شعله به دامنت زند ناله صبحگاهیم

9. بود ز عقل پیش ازین باد غرور در سرم

10. پیش در تو خاک شد آن همه کژ کلاهیم

11. گر تو ز بهر کشتنم جرم و دروغ می نهی

12. حیف بود ز بهر جان دعوی بی گناهیم

13. وقف خیال تست جان، از پی این خورم غمت

14. من نه که این عمارتم، گر تو خراب خواهیم

15. تو گل و باغ بین که من در ته چاه محنتت

16. تو می لعل خور که من بر سر تابه ماهیم

17. همره خسروست دان تا به عدم وفای تو

18. شکر که عقل بی وفا ماند ز نیم راهیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
* یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
شعر کامل
سعدی
* خاکساری پیشه خود ساز چون آب روان
* سرو را چون بندگان در پیش خود استاده کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو گنجی باش پنهان در خرابی
* چو نیلوفر فرو بر سر در آبی
شعر کامل
سلمان ساوجی