امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1348

1. نفسی برون ندادم که حدیث دل نگفتم

2. سخنی نگفتم از تو که ز دیده در نسفتم

3. چه کنون نهفته گریم که شدم ز عشق رسوا

4. که به روی آبم آمد، غم دل که می نهفتم

5. من از آن گهی که دیدم به دو چشم خوابناکت

6. به دو چشم خوابناکت که اگر شبی بخفتم!

7. همه خلق خواند مجنون ز پی توام که هر دم

8. به صبا پیام دادم، به پرنده راز گفتم

9. من اگر ز دیده رفتم سر کوی تو، چه رنجی

10. که رهی ز دور رفتم، نه ستانه تو رفتم

11. شب من هزار ساله، تو به سینه طرفه کاری

12. که هزار ساله راهم به میان و با تو خفتم

13. رسدت که بوی خسرو نکشی که نازنینی

14. که من آن گل عذابم که ز خار غم شگفتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست
* هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی
* ساروان بار من افتاد خدا را مددی
* که امید کرمم همره این محمل کرد
شعر کامل
حافظ
* دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد
* چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد
شعر کامل
حافظ