امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1350

1. عهدها را گه آن شد که ز سر تازه کنیم

2. مهرها را به دل خسته اثر تازه کنیم

3. غزل سوخته خواهیم از آن مطرب مست

4. داغ دیرینه خود باز ز سر تازه کنیم

5. جگر سوخته را ریش کهن بگشاییم

6. دردها را به همه شهر خبر تازه کنیم

7. دوست را درد دل خود به فغان یاد دهیم

8. باغ را ناله مرغان سحر تازه کنیم

9. باده نوشیم بران روی و پیاله هر دم

10. گر به نیمی رسد از خون جگر تازه کنیم

11. مست و لایعقل با دوست به بازار شویم

12. قصه عشق به هر کوچه و در تازه کنیم

13. چون خورده باده، لبش پاک کنیم از دامن

14. وز سر آلودگی دامن تر تازه کنیم

15. امشب آن است که افسانه هجران گوییم

16. ور ترا خواب برد، بار دگر تازه کنیم

17. زنده داریم از این پس شب، اگر عمر شود

18. پس دعای شه جمشید گهر تازه کنیم

19. زلف آشفته از آن روی به یک سوی نهیم

20. جان آزرده خسرو به نظر تازه کنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون کدو بی‌خبری زین که گلویت بستم
* بستم و می‌کشمت چون ز رسن بگریزی
شعر کامل
مولوی
* بيماریِ مرا نتواند کسی علاج
* خیز ای طبیب چند مرا دردسر دهی
شعر کامل
جامی
* ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
* خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری