امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1358

1. هر شب از دست غمت دیده و دل خون شودم

2. وانگه از هر مژه راوق شده بیرون شودم

3. گاه گاهی به سر زلف تو در می آیم

4. با دلی در هم و آن هم ز غمت خون شودم

5. مردم دیده کند رقص به صحرای دو رخ

6. چون بم و زیر دل خسته به گردون شودم

7. روزگاری ست مرا سخت پریشان ز غمت

8. چه کنم بی تو و این عمر به سر چون شودم؟

9. خار خارت نشود از دل خسرو بیرون

10. گر چه از خون جگر رخ همه گلگون شودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
* داند که سخت باشد قطع امیدواران
شعر کامل
سعدی
* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی