امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1357

1. التفاتی به من آن ماه ندارد، چه کنم؟

2. این چنین ملتفتم می نگذارد، چه کنم؟

3. سوده شد بر صفت سرمه تن سنگینم

4. هیچم آن شوخ چو در چشم نیارد، چه کنم؟

5. هر پیاله که ز می بر لب او نوش کنم

6. گر بود چشمه حیوان نگذارد، چه کنم؟

7. باد را گفتم «پیغام من او را بگذار»

8. آن قدم سخت سبک چون نگذارد، چه کنم؟

9. برگ کاهی شدم از کاهش بسیار و مرا

10. باد زلفش به خسی هم نشمارد، چه کنم؟

11. زلف او در سر هر موی جفایی دارد

12. وز وفا یک سر مو نیز ندارد، چه کنم؟

13. گویدم چشم تو چندین ز چه می بارد خون

14. هم نخواهم که ببارد، چو ببارد، چه کنم؟

15. می کشد هر دم از اندیشه خود خسرو را

16. یک دم اندیشه به خود می نگمارد، چه کنم؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* فریدون به داد و به تخت و کلاه
* همی داشتی راستی را نگاه
شعر کامل
فردوسی
* در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت
* جان در هوای گوهر نایاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری