امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1366

1. می گذشتی و به سویت نگران می دیدم

2. زار می مردم و در رفتن جان می دیدم

3. همچو دزدی که به کالای کسان می نگرد

4. جان به کف کرده در آن روی نهان می دیدم

5. از دل گمشده سر رشته همی جستم باز

6. گه به فتراک و گهی سوی عنان می دیدم

7. پرسش حال دل از طره او زهره نبود

8. گر چه از خون ته هر موی نشان می دیدم

9. او ز محرومی بخت بد من می خندید

10. من طمع بسته در آن شکل و دهان می دیدم

11. عاشقم، گر چه شود کشته غمی نیست، چه باک

12. گاه گاهی ست به جان گذران می دیدم

13. او شد از دیده من غایب و من هم زان سو

14. جان کنان می شدم و دیده کنان می دیدم

15. ای خوش آن شب که به یاد رخ تو می خفتم

16. در دلم بودی و در خواب همان می دیدم

17. هم ز اول اجل خویش همی دانستم

18. که دل و دیده به سویت نگران می دیدم

19. مردن خویش ز تو بود گمان خسرو را

20. شد یقین اینک هر آنچه بدگمان می دیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امروز شهر ما را صد رونق‌ست و جانست
* زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
شعر کامل
مولوی
* دلت گر به راه خطا مایلست
* ترا دشمن اندر جهان خود دلست
شعر کامل
فردوسی
* جای آن است که خون موج زند در دل لعل
* زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش
شعر کامل
حافظ