امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1410

1. تلخاب حسرت است هر آبی که من خورم

2. خونابه دل است شرابی که من خورم

3. از خوردن جگر جگر من کباب شد

4. نبود سزای خورد کبابی که من خورم

5. هرگز نخوردم آب خوش خویش در جگر

6. تیغ است بی تو قطره آبی که من خورم

7. از خون خورم به یاد لبت قطره ای که نیست

8. طوفان آفت این می نابی که من خورم

9. سنگ است خسرو، ار نه کجا طاقت آورد؟

10. از شعله های دل تف و تابی که من خورم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خضاب تازه ای هر دم به روی کار می آری
* شدی پیر و همان دست از سیه کاری نمی داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاقبت منزل ما وادی خاموشان است
* حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز
شعر کامل
حافظ
* سطری از دفتر سرگشتگی مجنون است
* گردبادی که ازین دامن صحراست بلند
شعر کامل
صائب تبریزی