امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1429

1. دلم ز دست تو خون شد، ندانم این به که گویم؟

2. علاج خود ز که سازم، دوای دل ز که جویم؟

3. بریخت اشک من آن را که پاره گشت دروغم

4. برفت آب من آن را که رخنه گشت سبویم

5. از این دو دیده پر آب من که ریخته بادا

6. چه آب ریختگی ها که آمده ست به رویم

7. رهی به کوی تو جویم که گویمت سخن خود

8. تو سوی خود ندهی ره، ندانم این به که گویم؟

9. تویی چو چشمه آب حیات و من به تو تشنه

10. نخورده شربتی، آخر چگونه دست بشویم؟

11. میار طره فراهم، فرو گذار که بر من

12. کند هر آنچه بیاید، چو می بیاید از اویم

13. تن چو موی مرا بگسل و بسوز در آتش

14. که پی گسست در آمد غمت به شخص چو مویم

15. تبسمی که تو آنجا نه دلبری، گل باغی

16. نوازشی که من اینجا، نه خسروم، سگ کویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت و گو آیین درویشی نبود
* ور نه با تو ماجراها داشتیم
شعر کامل
حافظ
* این جهان کوهست و فعل ما ندا
* سوی ما آید نداها را صدا
شعر کامل
مولوی
* گرمم ز آتش دل زان سان که گر درین تب
* پهلو نهم به بستر دودم ز بستر آید
شعر کامل
جامی