امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1511

1. مرا قامت چو چوگان است و سر چون گوی سرگردان

2. بیا، ای ترک و چوگانی بدین سرگشته در گردان

3. همه شب جان من گردانست گرداگرد رخسارت

4. بدانگونه که باشد گرد گل باد سحر گردان

5. سرت گردم، زمانی گوش کن بر ناله های من

6. گرت درد سری باشد مرا بر گرد سرگردان

7. در ایام چو تو شکر لبی تا کی کشم تلخی؟

8. بزن یک خنده و دامان عیشم پر شکر گردان

9. ز غم شب تا سحر جان می کنم، بردار زلف از رخ

10. اگر مردن نباشد زود، باری بیخبر گردان

11. چه منعم می کنی، زاهد، از این روی و بدین دیدن

12. توان گفتن مسلمان را که روی از قبله برگردان

13. شبی، ای آفتاب حسن، در مهتاب گشتی کن

14. در و دیوار را از سایه خود جانور گردان

15. برون آ از در و دیوانه گردان هوشیاران را

16. ولیکن خسرو دیوانه را دیوانه تر گردان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
* از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
* نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
شعر کامل
حافظ
* مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
* بسی پادشایی کنم در گدایی
شعر کامل
حافظ