امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1522

1. شبی بخرام و مه را کار بشکن

2. رخی بنما و گل را بار بشکن

3. ز سر جوش دلم برگیر جامی

4. خمار نرگس بیمار بشکن

5. مخور با مردمان عشق باده

6. سفالش بر سر اغیار بشکن

7. صبوحی کرده از مجلس برون آی

8. بتان را چاشت گه بازار بشکن

9. سرم نطع است پایی کوب، ای مست

10. دماغ عقل دعوی دار بشکن

11. جهان می کشی هر روز، بنشین

12. یک امروز از پی من کار بشکن

13. خط مشکین یار، ای گل، نه سهل است

14. ورق، کانجا رسی، زنهار بشکن

15. بر آن دامن نخواهم خون خود نیز

16. قبا را عطف خونین وار بشکن

17. دل خسرو شکستی، وه که گفته ست

18. که مهر حقه اسرار بشکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* الا تا در مه بهمن بود در خانه‌ها آبی
* الا تا در مه نیسان بود در دشتها سوسن
شعر کامل
امیر معزی
* رای روشن ز بزرگان کهنسال طلب
* آبها صاف در ایام خزان می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ست
* شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالی‌ست!
شعر کامل
هلالی جغتایی