غزل شمارهٔ 1549
1. رفتی و شد بی تو جانم زار، باز آی و ببین
2. سینه ای دارم ز هجر افگار، باز آی و ببین
3. بر سر راه تو زان بادی که از سویت رسید
4. دیده من پر خس و پر خار، باز آی و ببین
5. گر بیایی و ببینی حال من از گفت من
6. بو که بزیم جان من، یک بار باز آی و ببین
7. چون تو رفتی از من و من از خود، کنون لطف کن
8. گاه رفتن آخرین دیدار، باز آی و ببین
9. من نمی گویم «بیا، وین شخص چون مویم نگر»
10. از خم گیسوی خود، یک بار بازآی و ببین
11. گر ندیدی سوزش مجنون ز درد و داغ عشق
12. درد و داغ خسرو غمخوار، باز آی و ببین
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده