امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1579

1. دل می بری و در خم مو می کنی، مکن

2. آزردن دل همه خو می کنی، مکن

3. تو جور می کنی و من از دیده می کشم

4. این شیوه گر چه نیک نکو می کنی، مکن

5. خلقی ز بوی تو همه دیوانه گشت و مست

6. باری تو گل ز بهر چه بو می کنی، مکن

7. گاهم زنخ نمایی و گه زلف می کشی

8. بی رشته ام به چاه فرو می کنی، مکن

9. لرزانست بر تو جان من از آه بیدلان

10. گه گه که گشت بر لب جو می کنی، مکن

11. خون می کنی دل من و بندی به زلف خویش

12. خود می کنی و بر سر او می کنی، مکن

13. جای دگر مده دل گم گشته را نشان

14. آواره ام چه سوی به سو می کنی، مکن

15. گفتی که خسروا، چه کنم کت بود خلاص؟

16. آن شانه را که در خم مو می کنی، مکن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا به آتش سوزنده رحم می آید
* که زندگانی خود صرف ژاژخایی کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس عسل بی‌نیش از این دکان نخورد
* کس رطب بی‌خار از این بستان نچید
شعر کامل
حافظ
* سر حق را بر سر دار فنا کرد آشکار
* در طلب منصور الحق همت مردانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی