امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1630

1. ای جهانی کشته، جان چند کس خواهی شدن؟

2. تهمت آلود زبان چند کس خواهی شدن؟

3. من ز دورت هم نبینم، تو علی رغم مرا

4. مونس چشم و روان چند کس خواهی شدن؟

5. جان دهد هر کس که بیند ناگهت، زین گونه گو

6. تا بلای ناگهان چند کس خواهی شدن

7. از خرامت بس که می میرد بسی نظارگی

8. جان خسرو، جان ستان چند کس خواهی شدن؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل بخواهد چید بی‌شک باغبان
* ور نچیند خود فرو ریزد ز بار
شعر کامل
سعدی
* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی
* همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
* نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
شعر کامل
حافظ