امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1701

1. تو دور افتاده از ما و نگنجد شوق در نامه

2. بیا کز دست تو هم پیش تو پاره کنم جامه

3. ترا خال بلاپرور چو نقطه بر رخ چون مه

4. مرا داغت به پیشانی چو عنوان بر سر نامه

5. هزاران نامه تر کردم به خون آخر چه گم گشتی

6. اگر تو بیوفا راتر شدی روزی سر خامه

7. ز خونریز تو هم در سایه زلف تو آویزم

8. رقیبت گر بخواهد کشت باری اندر آن شامه

9. من از جان خاستم، تو خوی بد بگذار جان من

10. که مردن خوش بود از دست چون تو شوخ خودکامه

11. ز آه خویشتن یک سینه بی آتش نمی بینم

12. ببین دیوانه خود را که چون گرم است هنگامه

13. همه شب خون خوردم با دل، ندارم عقل را محرم

14. که هست این شربت خاصان نگنجد در دل عامه

15. به چندین نیش هر چشمی ز چشم خسروت رفتی

16. پسندت نیست آخر بر یکی خارم دو بادامه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
* جز این خیال ندارم خدا گواه من است
شعر کامل
حافظ
* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی
* اشک طرف دیده را گردید و رفت
* اوفتاد آهسته و غلتید و رفت
شعر کامل
پروین اعتصامی