امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1728

1. مه من خراب گشتم ز رخت به یک نظاره

2. نظری ز تو عفاالله چه می است مستکاره

3. به چسانت سیر بینم که هم از نخست دیدن

4. شوم از خود و نیارم که ببینمت دوباره

5. هوسم بود که دیده ز همه ستانم و پس

6. به هزار دیده شبها به رخت کنم نظاره

7. چو روی به گشت میدان دل عاشقان بود گو

8. که ز لعل بادپایت جهد آتشین شراره

9. تو به ره روان و خلقی به هلاک مانده هر سو

10. چه غم آب تندرو را ز خرابی کناره

11. سر آن دو چشم گردم که چو هندوان رهزن

12. همه را ز نوک مژگان زده بر جگر کناره

13. چو زنم دم عیاری ته آن بلند ایوان

14. که به کنگر جلالش نرسد کمند چاره

15. مشمر، حکیم، طالع چو ز روز بد بگریم

16. که من آب خوش نخوردم به شمار این ستاره

17. چو ز دست رفت خسرو رگ جان مکش ز دستش

18. که به رشته دوخت نتوان جگری که گشت پاره


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
* اگر طلوع کند طالعم همایون است
شعر کامل
حافظ
* ترکی ‌که همی بر سمن از مشک نشان ‌کرد
* یک باره سمن برگ به شمشاد نهان‌کرد
شعر کامل
امیر معزی