امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1753

1. مهی در آمده و در درونه جا کرده

2. برفته جان و به تو جای خود رها کرده

3. چه چشمها که به ره ماند بهر آمدنت

4. چه دیده ها که سمند تو زیر پا کرده

5. نبود قیمت یوسف ز هفده قلب فزون

6. هزار جانت فزون یوسفان بها کرده

7. نعوذبالله گویم که پیش چشم تو باد

8. هر آنچه چشم تو بر روزگار ما کرده

9. خیالت آمده هر دم ز بهر کشتن من

10. دویده گریه من پیش و مرحبا کرده

11. نپرسد از تو کسی گر چه از کرشمه و ناز

12. قصاص می کنی و بر گناه ناکرده

13. مرا به سایه بالای خود یکی بنواز

14. که سرو نیز گهی سایه بر گیا کرده

15. تو خیره دیدنی من نگر که هر باری

16. غبار خنگ من درویزه از صبا کرده

17. به جان خزیده دلم از تو بوسه ها، وان را

18. ذخیره بهر زمین بوس پادشا کرده

19. دعای خسرو جز دیدن جمال تو نیست

20. به پیش دیده خود هر کجا دعا کرده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
* من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
شعر کامل
رهی معیری
* در مردم بی مغز سرایت نکند حرف
* رنگین نکند باده گلرنگ کدو را
شعر کامل
صائب تبریزی
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی