امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1754

1. چو بوی زلف تو همراهی صبا کرده

2. ربوده جان ز من و کالبد رها کرده

3. پناه سوزش بیچارگان شده زلفت

4. که در کناره خورشید تکیه جا کرده

5. کلاه تو که شده کج ز باد رعنایی

6. هزار پیرهن عاشقان قبا کرده

7. به یک خدنگ که بگشاد نرگس مستت

8. دلم ز سینه و جانم ز تن رها کرده

9. تو هیچگاه ندیدی مرا به چشم نکو

10. منت نهان ز پی چشم بد دعا کرده

11. خیالت آمده هر دم به پرسش دل من

12. دوید اشک منش پیش، مرحبا کرده

13. سپیده دم تو به خواب و مرا بکشته ز رشک

14. مراغه ها که به گرد رخت صبا کرده

15. چو شکر دیدن رویت ندیده ام هجران

16. به نانمودن رویت مرا سزا کرده

17. عقوبتی که به شبهای هجر دید دلم

18. ستارگان را بر خویشتن گوا کرده

19. خیال تو که ازو غرق خون شدم هر چند

20. میان خون دل خسرو آشنا کرده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق آمد و عقل همچو بادی
* رفت از بر من هزار فرسنگ
شعر کامل
سعدی
* دعای گوشه نشینان بلا بگرداند
* چرا به گوشه چشمی به ما نمی‌نگری
شعر کامل
حافظ
* ارزن اندر آسیا سالم‌تر است از من که هست
* بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه
شعر کامل
محتشم کاشانی