امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1773

1. جان ز هجرت چیست، زار افتاده ای

2. دل ز عشقت بیقرار افتاده ای

3. من کیم، زاری حزینی بیدلی

4. غم خوری بی غمگسار افتاده ای

5. دردمندی مستمندی خسته ای

6. کارزار کار زار افتاده ای

7. خاکی بی آبرویی در هوا

8. آتشین آهی ز کار افتاده ای

9. دردنوشی، جانفروشی در خروش

10. بیکسی بی کار و بار افتاده ای

11. جان غریبی، بی نصیبی از حبیب

12. دور از یار و دیار افتاده ای

13. مبتلایی بینوایی در بلا

14. جان نثار دل فگار افتاده ای

15. بلبلی با غلغلی بی روی گل

16. وز میانه بر کنار افتاده ای

17. پای در گل، دست بر دل، سر به پیش

18. رفته عزت، سخت خوار افتاده ای

19. بیدلی بی دلبری بی مونسی

20. بی زر و بی زور و زار افتاده ای

21. خسته فرهادی، شکسته وامقی

22. خسروی بی خواستگار افتاده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی
* آسیای فلک از آب مروت خالی است
* تا دلت چاک چو گندم نشود نان مطلب
شعر کامل
صائب تبریزی
* زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
* بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
شعر کامل
حافظ