امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1816

1. جانا، تو زغم خبر نداری

2. کز سوز دلم اثر نداری

3. بردار چو بر درت فتادم

4. یا خود فگنی و برنداری

5. تا کی به جواب تلخ سوزی

6. نی آنکه به لب شکر نداری

7. جای تو دل من است، بنشین

8. دل جای دگر اگر نداری

9. می کن ز جفا هر آنچه خواهی

10. دانم که جز این هنر نداری

11. ای غم، تو ز جان من چه خواهی؟

12. یا کار دگر مگر نداری

13. خسرو، تو به راه خوبرویان

14. یکسر چه روی، دو سر نداری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی
* گلشن کویش بهشتی خرم است اما دریغ
* کز هجوم زاغ یک بلبل درین گلزار نیست
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* چشم گریست خون و دل گفت که یاس من نگر
* زانکه خزان وصل را یاسمنم، دریغ من
شعر کامل
خاقانی