امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1817

1. نی کار کسی ست عشقبازی

2. کو دل ننهد به جانگدازی

3. عشقی که نه جان دهند در وی

4. بازی باشد، نه عشقبازی

5. می آیی و می چکد ز تو ناز

6. کز سر تا پای جمله نازی

7. تن غرقه خونست، سجده بپذیر

8. کاین جامه نمی شود نمازی

9. محمودوشان عشق را کشت

10. حسنت به کرمشه ایازی

11. زلفت که حدیث او درازست

12. آموخت شب مرا درازی

13. از غمزه تو کجا رهد دل

14. این کافر و آن کشنده غازی

15. بر یاد تو می زیم، ولی جان

16. تا کی ماند به چاره سازی

17. خسرو چو نهاده سر به تسلیم

18. باری بکش، ار نمی نوازی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قامت به ناز افراخته، خلقی ز پا انداخته
* دل‌ها مسخر ساخته، کشورستانی را ببین
شعر کامل
فروغی بسطامی
* پندم مده که نشونم، ای نیکخواه، ازآنک
* من با توام، ولی دل و جان جای دیگرست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ناخن من آبروی تیشه فرهاد ریخت
* آه اگر شیرین به چشم کوهکن بیند مرا
شعر کامل
صائب تبریزی