امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1898

1. هر بار که تو در دل شب در دلم آیی

2. خون دلم آید ز دو دیده به روایی

3. ای جان به تو می دادم و یادم نکنی هیچ

4. فریاد که جانم به لب آمد ز جدایی

5. آیی چو خرامان و زنی راه همه خلق

6. با آن روش و ناز، چه گویم، چه بلایی

7. جانم به سر رفتن و شکل تو کشنده

8. بیچاره من آن دم که تو در پیش من آیی

9. بی دیدن روی تو، چه گویم به چه روزم؟

10. یارب که تو این روز کسی را ننمایی

11. ای شاهد سرمست، ببر موی کشانم

12. تا در سر و کارت کنم این زهد ریایی

13. چون طوطی آموخته با شکر دردت

14. در بند بمیرم که نیم خوش به رهایی

15. خوش وقت من آن دم که کشم باده به یادت

16. چون جان بدهم بر سر کویت به گدایی

17. هر شب منم و خاک سر کوی تو تا روز

18. ای روز و شب اندر دل خسرو، تو کجایی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سیاووش لشکر به جیحون کشید
* به مژگان همی از جگر خون کشید
شعر کامل
فردوسی
* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* تو در آینه نگه کن که چه دلبری ولیکن
* تو که خویشتن ببینی نظرت به ما نباشد
شعر کامل
سعدی