امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1920

1. ای کاش مرا با تو سر و کار نبودی

2. تا دیده و دل هر دو گرفتار نبودی

3. شرمنده نبودی اگر از ریختن خون

4. آن زلف نگون تو نگونسار نبودی

5. بودی سر آتش که بدیدی به سوی من

6. گر نرگس مخمور تو بیمار نبود

7. برداشتمی این دل در گوشه فتاده

8. گر از غم و اندیشه گرانبار نبودی

9. هم سهل گذشتی ستم و هجر تو بر من

10. گر شحنه غم بر سر این کار نبودی

11. مردم ز جفای تو و کس زنده نماند

12. در عالم اگر یار وفادار نبودی

13. دشوار شد احوال من و دوست نداند

14. گر دوست بدانستی، دشوار نبودی

15. خسرو، اگرت دیده به خوبان نفتادی

16. از غمزه خوبان دلت افگار نبودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مریض عشق تو را حاجتی به عیسی نیست
* که کس نمی کند این درد را دوا جز تو
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ای خوشا خلعت نوروزی بستان افروز
* جامه از اطلس زنگاری و تاج از مخمل
شعر کامل
وحشی بافقی
* آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
* خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
شعر کامل
حافظ