امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1961

1. ای ز زلف تو مشک تر بویی

2. وز میان تو تا عدم مویی

3. گل ز تو نرم شد چنان که به باغ

4. نرمیی می کند به هر تویی

5. ماه نو گردد از تو زیر و زبر

6. گر اشارت کنی به ابرویی

7. پیش چوگان زلفت از سر حال

8. سر زده می رویم چون گویی

9. چند جا خویش را کنم قربان

10. کت نبیند کسی ز هر سویی

11. یار من رو متاب یا بنمای

12. جای دیگر چو روی خود رویی

13. پهلوی من نشین که بی تو شبی

14. بر زمینم نسود پهلویی

15. خنده ای کن که بی خیال لبت

16. درد خسرو ندید دارویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ
* ای که می خندی چو گل در بوستان بی اختیار
* از گلاب گریه بی اختیار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* مکن حافظ از جور دوران شکایت
* چه دانی تو ای بنده کار خدایی
شعر کامل
حافظ