امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1974

1. گذشت آن کین دل زارم شکیبا بود یک چندی

2. پریشانی زلفش آمد و زد راه خرسندی

3. جز این شیرینی اندر عیش تلخ خود نمی بینم

4. که گه گه می کنی بر گریه تلخم شکرخندی

5. گواران باد بر جان و دلم زهر فراق تو

6. نبخشیدند آن کامم که از وصلت خورم قندی

7. چه می خندی، برین سامان جان من تو، ای بی غم

8. دل و صبری تو داری و مرا هم بود یک چندی

9. پدر دارم همه در پند و من دنبال کار خود

10. مبادا هیچ مادر را چنین بدروز فرزندی

11. بگو، ای پندگو، نامش که باشد مرهم جانم

12. که خسرو را ز بهر ترک او تیری ست هر پندی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پسته و فندق ز مهر و کین تو آگه شدند
* این فم از مدحت گشاد و آن ز بیمت بست فم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* نی همه یک رنگ دارد در نیستان‌ها ولیک
* از یکی نی قند خیزد وز دگر نی، بوریا
شعر کامل
خاقانی
* سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل
* بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران
شعر کامل
سعدی