امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 338

1. نگار من که ز جنبیدن صبا خفته ست

2. بگوی بهر دلم، ای صبا، کجا خفته ست؟

3. درین غمم که مبادا گره به تار بود

4. بر آن حریر که آن یار بی وفا خفته ست

5. بیا بگوی که باز از چه زنده ای و هنوز

6. مگر که فتنه آن چشم پر بلا خفته ست؟

7. مخسپ ایمن کز گور عاشقان آواز

8. همی رسد که مپندار خون ما خفته ست

9. کسی که دعوی بیداری خرد کرده ست

10. به یک نظاره تو دیده ام به جا خفته ست

11. به خانمان همه کس خواب زندگی دارد

12. جز آنکه او ز هم آغوش خود جدا خفته ست

13. حساب وصل مدان، خسروا، اگر شیرین

14. به خواب در بر فرهاد مبتلا خفته ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ریشه نخل کهنسال از جوان افزون ترست
* بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
شعر کامل
صائب تبریزی
* قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست
* بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند
شعر کامل
حافظ
* گرچه دست سرو کوتاه است از دامان گل
* سرو بالایی که ما داریم سر تا پا گل است
شعر کامل
صائب تبریزی