امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 367

1. آنچه بر جان من ز غم رفته ست

2. همه از دست آن صنم رفته ست

3. می نویسد به خون من تعویذ

4. چه توان کرد، چون قلم رفته ست

5. پای در ره نهاد و مهر گذاشت

6. زانکه در راه مهر کم رفته ست

7. به ستم می رود ز من، یا رب

8. برکسی هرگز این ستم رفته ست؟

9. جان به دنبال او روان کردم

10. گر نیاید، حیات هم رفته ست

11. خسروا، با شب فراق بساز

12. کافتاب تو در عدم رفته ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه در طلبت همعنان باد شمالم
* به گرد سرو خرامان قامتت نرسیدم
شعر کامل
حافظ
* یارب از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
* چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
شعر کامل
صائب تبریزی
* غلام دولت آنم که پای بند یکیست
* به جانبی متعلق شد از هزار برست
شعر کامل
سعدی