امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 372

1. نگار من امشب سر ناز داشت

2. بر افتادگان چشم بد ساز داشت

3. به یک جام باده به صحرا فگند

4. دلم هر چه در پرده راز داشت

5. به سویش نمی دیدم از بیم جان

6. که در چشم او مستی آغاز داشت

7. ره من زد این بازمانده سرشک

8. که چشم مرا از نظر بازداشت

9. همه شب چو پروانه می سوختم

10. که شمع من از دیگران گاز داشت

11. به عذر ار دلم برد معذور بود

12. که چشمی به غایت دغاباز داشت

13. دل من که تیری درو مانده بود

14. به ناله خراشی در آواز داشت

15. کنون یاد دارد ز خسرو گهی

16. که مرغی درین باغ پرواز داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
* ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
شعر کامل
سعدی
* وقت گل زان گونه کز گل سبزۀ تر می دهد
* کشتۀ آن غمزه را از خاک نشتر می دهد
شعر کامل
جامی