امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 413

1. نگارم در گلستان رفت و خارم پیش می آید

2. ز خارا هم کنون بر من هزاران نیش می آید

3. رقیبت مهربانی هشت و ما را دشمن جان شد

4. دلم را، ای پسر، بنگر، چه محنت پیش می آید؟

5. بلا و محنت هجران، چه حال است این که پیوسته

6. نصیب جان مجروح من درویش می آید

7. ز بیگانه نمی نالم، مرا معلوم شد، ای مه

8. که غمهای جهان یکسر مرا از خویش می آید

9. منال ز جور و محنتها، خموش و دم مزن خسرو

10. که بر بی صبر در عالم مصیبت بیش می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ
* نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است
* هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
شعر کامل
حزین لاهیجی
* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی