امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 43

1. آنکو شناخت گردش خورشید و ماه را

2. جوید برای خفتن خود خوابگاه را

3. از عین اعتبار ببینم به گلرخت

4. زیرا قیاس نیست درازی راه را

5. ای سرفراز، تیغ اجل در قفا رسید

6. سر راست دار، کج چه نهادی کلاه را

7. مردم همه نگون شده جستند زیر خاک

8. قامت ازان نکوست سپهر دو تاه را

9. چون رستن گیاه ز خونهای مردم است

10. من خون دهم ز مردم دیده گیاه را

11. من ماه را طلوع نخواهم به خاک، از آنک

12. گم کرده ام به خاک رخی همچو ماه را

13. خسرو چو بخت خویش جهان را کند سیاه

14. راه ار برون دهد ز جگر دود آه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
* ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
شعر کامل
اوحدی
* چو خورشید پیدا شد از پشت زاغ
* برآمد به کردار زرین چراغ
شعر کامل
فردوسی
* تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب
* ای عزیزان کار تن سهل است فکر دل کنید
شعر کامل
جامی