امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 438

1. سخن در پرده می گویی، زبان دانی همین باشد

2. دلم از غمزه می جویی، فسون خوانی همین باشد

3. اگر فرمان دهی بر من، طریق بندگی دارم

4. چو می دانی طریق بنده فرمانی همین باشد

5. مرا کشتی به تیغ غم، نمی گویم پشیمان شو

6. سری ز افسوس در جنبان، پشیمان همین باشد

7. سلیمان دولتی از رخ، چرا خط می کشی بر من

8. به موران می دهی خاتم، سلیمانی همین باشد

9. زهر مو بسته ای زنار و می گویی مسلمانم

10. بگویید، ای مسلمانان، مسلمانی همین باشد؟

11. در خوبان زدی، خسرو، همی دانم سزا دیدی

12. سزای آنچنان کاری، نمی دانی همین باشد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
* چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
شعر کامل
مولوی
* غیر حق را می دهی ره در حریم دل چرا؟
* می کشی بر صفحه هستی خط باطل چرا
شعر کامل
صائب تبریزی