امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 468

1. دروغ و راستی کان غمزه غماز پیوندد

2. درد صد پرده عاشق ز لب وان باز پیوندد

3. بلا را نو کند رسم و طریق فتنه نو سازد

4. چو او اول کرشمه با طریق ناز پیوندد

5. به سینه نارسیده بگذرد و ندر جگر شیند

6. خدنگی با کمان کان ترک تیرانداز پیوندد

7. به خون گرم دل پیوست با او گر بری دل را

8. چو خون گرم است هر صد بار دیگر باز پیوندد

9. مرا چه حد وصلست، این قدر بس قرب او باشد

10. سخن با یکدگر کاواز با آواز پیوندد

11. چه باشد حال من جایی که هر شب بهر تاراجم

12. خیالش ساخته با این دل ناساز پیوندد

13. همی گویند جان خواهی، مجو پیوند ازو، خسرو

14. ز بهر زیستن گنجشک با شهباز پیوندد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* پروای سرد و گرم خزان و بهار نیست
* آن را که همچو سرو و صنوبر قبا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
* ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است
شعر کامل
حافظ