امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 476

1. آن دل به چه کار آید کان خانه تو نبود

2. وان موی چه بندد دل، گر شانه تو نبود

3. آنکو سر تو دارد، پس از سر خود ترسد

4. دیوانه خود باشد، دیوانه تو نبود

5. خواب اجلم گیرد از غایت بیخوابی

6. گر مونس من هر شب افسانه تو نبود

7. محروم ترین مرغم، خال لب خود بنما

8. حسرت نخورم باری، گر دانه تو نبود

9. از سینه برون کردم آتش زده جان خود

10. تا سوخته دردی همخانه تو نبود

11. از شعله چه ترسانی، ای شمع دل، ار جانم

12. دوزخ نکند لقمه، پروانه تو نبود

13. دیوانه بقا ندهد ده روزه برات جان

14. گر خسرو مسکین را پروانه تو نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی
* انگور سیاهست و چوماهست و عجب نیست
* زیرا که سیاهی صفت ماه روانست
شعر کامل
منوچهری
* عتاب و لطف ز ابروی گلرخان پیداست
* صفای هر چمن از روی باغبان پیداست
شعر کامل
صائب تبریزی