امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 477

1. چشمت گهی از غمزه هشیار نخواهد شد

2. وین دل ز خراش او بی خار نخواهد شد

3. گر تیغ زنی بر تن، ور نیش زنی بر جان

4. ناگاه رود جانش، بیمار نخواهد شد

5. عشقت ز پی کشتن مردانه به کار آمد

6. شادم ز غمت باری بیکار نخواهد شد

7. بر ما فتد ار تابی زان رخ، چه شوی رنجه؟

8. مهتاب ز افتادن افگار نخواهد شد

9. بیهوده چه گریم خون اصلاح دل خود را؟

10. تقویم چو از جدول طومار نخواهد شد

11. خونخوار بود، خسرو، عاشق ز چنین باده

12. مست است که تا محشر هشیار نخواهد شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برگ خرمایم که از من باد زن سازند خلق
* باد سردم در لب است و ریز ریز اجزای من
شعر کامل
خاقانی
* کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق
* تا دمی چند که ماندست غنیمت شمرند
شعر کامل
سعدی
* جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
* چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست
شعر کامل
حافظ